نام این بلاگ سیتروئن است
وبلاگ نویسان معمولا روی بلاگشان نامهای مختلفی می گذارند ، اما این خیلی عجیب است که کسی نام بلاگش را سترون بگذارد . شما بگویید آخر سترون هم شد اسم؟ نام بلاگ را می توان پاره خط گذاشت یا لواشک یا تمرهندی . از این اسم های لبنیاتی هم می توان گذاشت . مثلا روایت ماست ، روزگار ماست ، ماجراهای ماست ، حکایت دوغ یا حکایت کشک . حتی اسم هایی مثل بادبادک آزادی یا روروک آزادی هم مناسب هستند اما سترون ؟
اگر یک وب گرد غریبه گذرش به این بلاگ بیفتد چه فکر می کند ؟ آخر این اسم حساسیت زاست . خواننده را دچار سوء تفاهم می کند . من که فکر می کنم دوست عزیزم بهرام می خواسته نام بلاگش را سیتروئن بگذارد که با یکی دو تا غلط دیکته ای شده سترون . اما خودمانیم . سیتروئن هم اسم قشنگی است .
سرایدار جدید
بهرام مثل این آدم های پولداری است که یک ویلا در تهران دارند و یک آپارتمان در دوبی برای روز مبادا .
قرار گذاشتیم فعلا او در همان پرشین بلاگ سکونت کند و بلاگ اسکای را بسپرد دست من برای سرایداری ! قول داده ام سرایدار خوبی باشم و از بلاگش فقط برای درج متون سیاسی استفاده کنم . ـــ هرچه باشد بلاگ خالی هم مثل برخی چیز های دیگر، خالی اش آدم را وسوسه می کند .
ملتفت هستید که ؟ ـــ
سلام به آقای محمد حسین!!!
از اینکه تا کنون به وبلاگ شما سرنزده ام معذرت می خواهم.
آخه من تنها وبلاگی که تا حالا خوندم همین (سترون) بوده و خیلی هم بهش علاقه دارم. و این دیدن زمانی متوقف شد که دست استکبار جهانی از آستین هکر ها بیرون آمد و بلاگ اسکای به ملکوت فنا پیوست و من حتی وبلاگ بهرام رو هم توی پرشین بلاگ تا حالا ندیدم. (منظور از این توضیحات عذر سر نزدن به وبلاگ حضرتعالی بود!)
و اما بریم سر اصل مطلب!!
اصلا فکرشو نمی کردم اینقدر دم بریده باشی! اگه آب باشه شناگر ماهری هستی . مادر بزرگم حدود سی و چند سال پیش می گفت: ((ننه از اون نترس که های و هو داره! از اون بترس که ....)) هویجوری!
قربون دستت مش قاسم فقط به گل ها به موقع آب بدی . مخصوصا اون نسترنه که از لیلی هم بیش تر دوستش دارم !!!